معامله گری به سبک ICT یک استراتژی متمرکز بر پرایس اکشن است که هدف آن کشف سطوحی از قیمت است که بازیگران بزرگی مانند صندوق های تامینی، بانک ها و نهنگ ها در آن سطوح وارد بازار میشوند. آقای مایکل هادلستون که ابداع کننده این استراتژی است مطالعات زیادی روی درک حرکات “پول هوشمند” که در ادامه بیشتردر مورد آن توضیح می دهیم داشته و به این نتیجه رسیده است که معامله گران خرد می توانند با دنبال کردن رفتار تکرار شونده بازارگردانان و بازارسازها، رفتار آینده آنها را پیش بینی کنند و خود را در مسیر معاملات آنها قرار دهند.
مایکل هادلستون در معامله گری به سبک ICT، اصولی مانند ساختار بازار، استخرهای نقدینگی، اوردربلاکها و شکافهای قیمت منصفانه را آموزش می دهد. بسیاری از این مفاهیم منحصر به سبک او هستند. رویکرد او طرفداران زیادی را در بازارهای فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال به خود جلب کرده است زیرا این سبک معامله درک عمیق تری نسبت به تحلیل تکنیکال سنتی ارائه می دهد و به معامله گران نشان می دهد که بازارسازها چگونه در بازار دستکاری می کنند تا بتوانند به موقع پول هوشمند را بکار بیندازند.
استراتژی ICT مکانیسمهای پشت پرده در پرایس اکشن را آشکار می کند و به معامله گران خرد کمک می کند تا در دام دستکاری بازار توسط نهنگها و بازیگران اصلی نیفتند و به قول مایکل هادلستون شکار تلههای نقدینگی مهندسی شده نشوند.
همانطور که متوجه شدید مفاهیم جدیدی در سبک معاملهگری ICT وجود دارد که وجه تمایز آن با تحلیل تکنیکال سنتی است. در این پست این مفاهیم را بررسی می کنیم و با مثال نشان خواهیم داد که چگونه میتوان از این سبک معامله گری برای کسب درآمد در بازارهای مالی و ایجاد استراتژی معاملاتی استفاده کرد.
پیش از وارد شدن به آموزش سبک معامله گری ICT باید این موضوع را خاطر نشان کنیم که معامله در بازارهای مالی با ریسک زیادی همراه است و هیچ استراتژی معاملاتی بدون خطا نیست. بازارها قابل پیش بینی نیستند و عوامل بیشماری در شکل دادن به نوسانات شرکت دارند. بنابراین حتما بصورت مسئولانه و آگاهانه از ریسکهای موجود وارد دنیای معاملات شوید. امیدواریم که این استراتژی مسیر شما را برای موفقیت در معاملات هموارتر سازد.
سبک معامله گری ICT چیست ؟
سبک ICT که مخفف Inner Circle Trader است ترکیبی خردمندانه از تحلیل تکنیکال پیشرفته، پرایس اکشن، رفتارشناسی بازیگران اصلی و روانشانسی بازار است. این سبک نوین معاملاتی که توسط مایکل هادلستون در سال 2022 ابداع و معرفی شده است بر تحلیل رفتار و احساسات بازیگران اصلی بازار برای ورود Smart Money یا پول هوشمند به بازار است.
برای آشنایی بیشتر با مفاهیم پرایس اکشن می توانید مقاله استراتژی پرایس اکشن در فارکس را مطالعه نمایید.
مفاهیم اصلی در سبک ICT
معامله به سبکه ICT بر اساس یک سری مفاهیم منحصر به فردی ساخته شده است که بر درک ساختار بازار و پرایس اکشن تأکید دارد. معامله گران برای درک سفارشات نهادی و پول هوشمند لازم است که با این مفاهیم آشنا شوند.
ساختار بازار – Market Structure
ساختار بازار در استراتژی ICT به دنباله ای از سوئینگ های بالا و پایین در روندهای قیمتی اشاره دارد که ترکیب آنها یک روند صعودی یا نزولی را نشان میدهد. ساختار بازار از جمله مفاهیم اساسی در تحلیل تکنیکال است که معامله گران میبایست به خوبی آن را درک کنند.
درک ساختار بازار به این معنی است که معامله گر بتواند به درستی جهت یک روند و قدرت آن را تشخیص دهد. با درک ساختار بازار معامله گران می توانند مواقعی که ساختار در حال دستکاری است را متوجه شوند و از معامله در جریان غالب بازار اجتناب کنند و معاملات خود را مطابق با سفارشات نهادی تنظیم نمایند.
استخرهای نقدینگی – Liquidity pools
در سبک ICT مفهوی به نام استخرهای نقدینگی وجود دارد که در واقع شباهت زیادی به سطوح مقاومت و حمایت در تحلیل تکنیکال دارد. اما تعریف استخرهای نقدینگی در ICT مناطقی است که در اطراف آن نقدینگی وارد بازار می شود. این مناطق اهداف اصلی موسسات بزرگ هستند.
بانکها و سایر بازیگران بزرگ اغلب قیمت را به سمت این استخرهای نقدینگی هدایت میکنند تا بتوانند توقف ضرر (Stop-Loss) و سفارشات محدود شده (Limit-Order) معامله گران خرد را فعال کنند و سپس با ورود نقدینگی به بازار سفارشات خود را تکمیل کنند. معامله گران ICT این حرکت ها را تماشا می کنند و درک می کنند که قیمت احتمالاً به سمت نقدینگی کشیده می شود و به جای گیر افتادن در آنها، ورودی ها را طوری برنامه ریزی می کنند که با آن هماهنگ شوند.
شکاف ارزش منصفانه – Fair Value Gap
شکاف ارزش منصفانه (FVG) در سبک ICT، شکافهای قیمتی هستند که در آنجا یک حرکت قوی در قیمت بوجود آمده است. برروی چارتها شکاف ارزش منصفانه یا به عبارتی شکاف ارزش کافی منطقهای است که قیمت سریعتر و بدون توقف از آن گذر می کند.
شکاف ارزش منصفانه به عنوان مناطقی برای پیش بینی تعادل مجدد قیمت استفاده می شوند. معامله گران ICT به دنبال این شکاف ها به عنوان نقاط اصلاحی بالقوه هستند، جایی که بازار ممکن است قبل از از سرگیری روند به دنبال پر کردن شکاف یا “تعادل مجدد” باشد. با وارد شدن به این سطوح، معامله گران به طور بالقوه می توانند نقاط ورودی مطلوبی را با در نظر داشتن ساختار بازار پیدا کنند.
مفهوم پول هوشمند – Smart Money Concept
مفهوم پول هوشمند(SMC) در سبک معامله گری ICT بر رفتار معاملهگران نهادی که به آنها “پول هوشمند” گفته می شود تمرکز دارد. پول هوشمند همان معاملهگران هدفمند هستند که حرکات اصلی بازار را شکل می دهند.
استراتژی ICT حول پیش بینی SMC (مفهوم پول هوشمند) میچرخد. درک این موضوع که چه زمانی این معامله گران برای بازار تله گذاری می کنند و نقدینگی را مهندسی می کنند تا بتوانند وارد بازار شوند. مفهوم پول هوشمند به معاملهگران کمک میکند تا رفتاری را که موسسات ممکن است برای جمعآوری نقدینگی با کمک شکستهای کاذب ایجاد کنند، شناسایی کنند. درک این موضوع به معاملهگران خرد اجازه میدهد تا برای هماهنگ شدن با پول هوشمند منتظر تأیید یا واکنش نهایی پس از تخلیه نقدینگی معامله گران خرد شوند.
اوردر بلاکها – Order Blocks
اوردر بلاکها در سبک معاملاتی ICT، مناطق قیمتی هستند که در آن مؤسسات نهادی، سفارشهای بزرگی را انجام میدهند، که معمولاً قبل از یک حرکت جهتدار قوی و با حرکت اولیه قابلتوجه مشخص میشوند. به نقل از سایت Investopeda، بلاک به سفارش بزرگی گفته می شود که توسط نهادها یا سایر سرمایه گذاران بزرگ خریداری یا فروخته شود. به زبان ساده، وقتی می گوییم “اوردر بلاک” منظور سفارش خرید یا فروشی است که به صورت بلاک (به اندازه کافی بزرگ) توسط بازگیران اصلی در بازار گذاشته می شود.
اوردر بلاکها به عنوان مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت عمل میکنند و به عنوان سطوحی در نظر گرفته میشوند که مؤسسات نهادی قبلا در آنجا “ردپایی” از خود بر جای گذاشتهاند. معاملهگران سبک ICT، از این مناطق برای شناسایی نقاط ورودی با احتمال بالا استفاده میکنند و انتظار دارند که قیمت در این سطوح به دلیل علاقه پول هوشمند در آنجا واکنش قوی نشان دهد. آنها زمانی برای ورود به معاملات اقدام میکنند که قیمت برمیگردد تا این مناطق را آزمایش کند و اغلب ورودیهای خود را با جهت روند و ساختار بازار همسو میکنند.
بریکر بلاکها (Breaker Blocks)
بریکر بلاکها، سطوح حمایت یا مقاومتی هستند که قبلاً شناسایی شده اند و شکسته شده اند و روند جدید یا حرکت قابل توجهی جدیدی پس از آنها ایجاد شده است.
یک بریکر بلاک زمانی تشکیل میشود که یک اوردر بلاک شکست بخورد و قیمت به طور قاطع از آن عبور کند. هنگامی که این اتفاق می افتد، حمایت یا مقاومت قبلی (بریکر بلاک) اغلب به منطقه ای تبدیل می شود که ممکن است قبل از ادامه روند جدید، قیمت دوباره به سمت آن بازگردد. معاملهگران ICT به دنبال نقاط ورودی در این سطوح میگردند، و از آنها بهعنوان نقاط بالقوهای برای بازگشت قیمت قبل از شروع مجدد حرکت در نظر میگیرند.
به زبان ساده، وقتی می گوییم “اوردر بلاک” منظور سفارش خرید یا فروشی است که به صورت بلاک (به اندازه کافی بزرگ) توسط بازگیران اصلی در بازار گذاشته می شود.
استراتژیهای ICT
معامله گری به سبک ICT محدود به یک استراتژی نمی شود بلکه طیف وسیعی از استراتژیهای پیشرفته بر مبنای پول هوشمند و دستکاری در بازار را در برمیگیرد. ما در اینجا چند استراتژی کلیدی ICT که معامله گران میتوانند از آنها برای معاملات سودمند در بازار استفاده کنند را معرفی و تشریح می کنیم.
استراتژی اورد بلاک (Order Block Strategy)
استراتژی اوردربلاک در سبک معامله گری ICT، ورود به بازار در مناطق قیمتی هستند که در آنها پول هوشمند وارد بازار می شود. برای شناسایی اوردر بلاک ها باید مناطقی را جستجو کرد که قبلا فعالیت معاملاتی زیادی، اغلب به شکل معاملات محدوده، و به دنبال آن یک حرکت قیمت جهتدار قوی وجود داشته است.
دو نوع اوردر بلاک وجود دارد، یکی اوردر بلاک صعودی و دیگری اوردر بلاک نزولی. برای پیدا کردن اوردربلاک ها معامله گران به دنبال کندلهایی با بدنههای بزرگ و سایههای کوچک (یا بدون سایه) هستند که از کندلهای قبلی خود در چارت بسیار بزرگتر هستند. معمولا حجم بیشتری در این کندل دیده میشود. کندل بعدی نیز مهم است، زیرا تأیید می کند که تمام حجم بلوک سفارش جذب شده است.
پس از شناسایی اوردبلاک معامله گران سبک معاملاتی ICT منتظر میمانند تا قیمت دوباره به این منطقه بازگردد تا بتوانند از آن به عنوان نقطه ورود استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر یک بلوک سفارش صعودی قبل از رالی تشکیل شود، معامله گران پیش بینی می کنند که قیمت ممکن است قبل از ادامه روند صعودی احتمالی مجدد به این منطقه بازگردد. این رویکرد اجازه می دهد تا نه تنها با حرکات بازیگران کلیدی بازار منطبق ماند بلکه نقاط ورودی دقیقی داشت و ریسک معاملات نیز کاهش مییابد.
استراتژی ورود به معامله بهینه (Optimal Trade Entry)
ورود به معامله بهینه (OTE) روشی مبتنی بر سطوح فیبوناچی اصلاحی برای وارد شدن به معاملات در نقاط بازگشت ایده آل در یک روند است.
معامله گران سبک ICT ابزار فیبوناچی اصلاحی را از سوئینگ اخیر بالا به پایین (یا برعکس) متصل میکنند و روی ورودیهای منطقه اصلاح 61.8 تا 78.6 درصد، که به عنوان منطقه “OTE” نیز شناخته میشود، تمرکز میکنند. این منطقه اغلب نشان دهنده سطح ورودی ایده آل قبل از شروع مجدد روند قیمت است. معامله گران با ورود به این محدوده، از یک منطقه با احتمال بالا برای ادامه روند موجود با حداقل ریسک استفاده می کنند.
استراتژی شکاف ارزش منصفانه (Fair Value Gap)
شکافهای ارزش منصفانه (FVGs) مناطقی در بازار هستند که قبلا بازار بدون توقف در آنجا حرکت کرده است.
هنگامی که FVG ظاهر می شود، معامله گران ICT انتظار دارند که بازار قبل از ادامه در جهت روند، این شکاف ها را “پر” کند. به عنوان مثال، در یک روند صعودی، اگر یک شمع صعودی شکافی را در جهت نزولی ایجاد کند، معامله گران ICT مراقب بازگشت قیمت به این سطح هستند. استراتژی شکاف ارزش منصفانه به معامله گران فرصتی برای ورود به معامله ای همسو با روند غالب، با استفاده از شکاف به عنوان نقطه ورود دقیق، ارائه می دهد.
استراتژی بریکربلاک (Breaker Block Strategy)
یک بریکربلاک یا شکست بلاک زمانی شکل می گیرد که یک سطح حمایت یا مقاومت کلیدی (یک اوردربلاک) شکسته شود، که نشان دهنده تغییر در احساسات بازار یا جهت روند است.
زمانی که قیمت از یک اوردربلاک عبور می کند، یک شکست بلاک یا بریکربلک تشکیل می دهد. طبق تعریف سنتی، سطح حمایت قبلی به منطقه مقاومت (یا برعکس) تبدیل میشود . معامله گران ICT در چنین شرایطی منتظر بازگشت قیمت به این بریکربلاک میشوند و پیش بینی می کنند که به عنوان سطح جدیدی از مقاومت یا حمایت عمل کند. این اصلاح یک نقطه ورود استراتژیک را ارائه می دهد، زیرا بریکربلاک به سطح مهمی در جهت روند جدید تبدیل می شود.
استراتژی بلاک کاهشدهنده (Mitigation Block Strategy)
یک بلاک کاهشدهنده (تضعیف کننده) زمانی رخ میدهد که قیمت به یک منطقه باز میگردد (اصلاح میکند) و در برگشت موفق به شکست یا رسیدن سوئینگ در مسیر روند نمیشود، در این نقاط بازار تضعیف می شود و روند برمیگردد.
معاملهگران ICT به دنبال بلاکهای کاهشدهنده میگردند تا از آنها برای نقاط ورودی در مواقع تغییر روند یا ساختار بازار استفاده کنند. این استراتژی به معامله گران کمک می کند تا با رفتار سازمانی هماهنگ شوند و از فرآیند تغییر روند استفاده کنند.
مدیریت سرمایه در سبک ICT
مدیریت ریسک در سبک معامله گری ICT ضروری است. برای موفقیت در استراتژیهای ICT، معامله گران باید مدیریت ریسک منظم را برای محافظت از سرمایه، محدود کردن ضرر و اطمینان از سودآوری بلندمدت در اولویت قرار دهند. در اینجا عناصر کلیدی مدیریت ریسک در معاملات ICT را به معامله گران تاکید می کنیم.
اندازه معاملات
معامله گران ICT همانند دیگر سبک های معاملعه گری نباید بیش از 1 تا 2 درصد از سرمایه تجاری خود را در هر معامله ریسک کنند. اندازه موقعیت را بر اساس فاصله توقف ضرر از نقطه ورودی می توان محاسبه کرد.
توقف ضرر
در سبک معامله گری ICT، دستورهای توقف ضرر معمولاً فراتر از سطوح مهم مانند اوردر بلاکها، استخرهای نقدینگی یا بلوک های کاهشدهنده قرار می گیرند. این نوه توقف ضرر کمک میکند که شکار نوسانات جزئی یا “استاپ هانت” توسط مؤسسات بزرگ نشد. با قرار دادن توقف در خارج از این سطوح مهم، معامله گران می توانند احتمال باقی ماندن در یک معامله همسو با پول هوشمند را افزایش دهند.
نسبت ریسک به پاداش (RR)
معامله گران ICT معمولاً حداقل نسبت ریسک به پاداش 1:2 یا بالاتر را هدف می گیرند. این RR تضمین می کند که حتی اگر برخی از معاملات به حد ضرر برسد، معاملات سودآور زیان را جبران کرده و به سود خالص کمک می کند. استراتژیهای ICT مانند شکافهای ارزش منصفانه یا بریکربلاک اغلب اهداف روشنی را برای نسبت سود به زیان ارائه میکنند و به معاملهگران اجازه میدهند تا اهداف سود واقعی را تعیین کنند.
یکی از محاسن سبک معاملهگری ICT امکان استفاده از نسبت سود به زیان بالاتر است که به معامله گران کمک می کند از روندهای بلندتر سود کسب کنند.
صبر و انتخاب
صبر نکته کلیدی در سبک معامله گری ICT است. معامله گران این سبک آموزش میبینند که صبور باشند و منتظر ساختارهایی باشند که کاملاً با قوانین و معیارهای آنها مطابقت داشته باشد. معامله گران با انتخابهای محدود و پایبندی به اصول سبک ICT معاملات با کیفیتی انجام میدهند. این صبر زیان های غیر ضروری را به حداقل می رساند و شانس معاملات سودآور را افزایش می دهد.
مزایا و معایت سبک معامله گری ICT
مزایا:
- درک رفتار نهادی: درک دستکاری در بازار توسط نهادها در این نوع سبک معاملاتی.
- تنظیمات دقیق و با احتمال زیاد: بر ورودی ها و خروجی های دقیق همسو با سطوح سازمانی تمرکز می کند.
- تکنیک های مدیریت ریسک موثر: بر مدیریت ریسک ساختاریافته با استراتژی های توقف ضرر خاص تاکید دارد.
- سازگاری در همه بازارها: می تواند برای فارکس، سهام، کالاها و ارزهای دیجیتال اعمال شود.
- عمق تحلیل: اطلاعات عمیقی از ساختار بازار و نقدینگی ارائه می دهد.
معایب:
- پیچیدگی و منحنی یادگیری شیب دار: مفاهیم پیچیده هستند و نیاز به مطالعه و تمرین مداوم دارند.
- تجزیه و تحلیل فشرده زمان: به تجزیه و تحلیل نمودار دقیق و صبر برای رسیدن به شرایط ایده آل نیاز دارد.
- وابستگی به پرایس اکشن: به شدت به پرایس اکشن وابسته است، برای معامله گران مبتنی بر اندیکاتور دشوار است.
- ریسکهای دستکاری بازار: با چالشهای ناشی از “استاپ هانت”های سازمانی و تغییرات ناگهانی قیمت مواجه است.
- بدون نظم قابل اجرا نیست: موفقیت در سبک معاملات ICT در گرو رعایت دقیق قوانین و استراتژی های آن است.
یادگیری سبک معاملاتی ICT
یادگیری سبک معاملات ICT نیاز به پشتکار، صبر و یک رویکرد ساختار یافته دارد. به مبتدیان توصیه می شود قبل از اینکه به استراتژی های پیچیده تری مانند شکاف ارزش منصفانه، بریکربلاک یا استراتژی بلاک کاهشدهنده بروند با مفاهیم اساسی مانند ساختار بازار، استخرهای نقدینگی و اوردر بلاکها شروع کنند.
برای یادگیری معامله به سبک ICT میبایست موارد آموزشی مایکل هادلستون، از جمله آموزش های ویدیویی و دستورالعملهای حرفه ای او مطالعه کرد تا از پیچیدگی های رفتار معاملاتی نهادها بهتر مطلع شد.
برای تسلط بر تجارت ICT، معامله گران باید با حساب های آزمایشی تمرین کنند، حرکات قیمت را روزانه تجزیه و تحلیل کنند و معاملات را بررسی کنند تا درک خود را از رفتار نهادی اصلاح کنند. برای دانلود متاتریدر و باز کردن حساب آزمایشی می توانید از این لینک استفاده نمایید.
سخن پایانی
معامله گری به سبک ICT یا (Inner Circle Trader) یک رویکرد منحصر به فرد و پیچیده برای درک بازارهای مالی از طریق دریچه رفتار نهادی و پرایس اکشن ارائه می دهد. معاملهگران ICT با تمرکز بر مفاهیمی مانند اوردبلاک، شکاف ارزش منصفانه و ورود به معاملات بهینه، درک مناسبی در مورد نحوه عملکرد “پول هوشمند” به دست میآورند و به آنها اجازه میدهد تا تصمیمات تجاری آگاهانهتر و دقیقتری بگیرند. با وجود اینکه معامله گری به سبک ICT می تواند پیچیده باشد و نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی در یادگیری دارد، چارچوبی قوی برای کسانی که مایل به تسلط بر آن هستند فراهم می کند.
معامله گران با صبر، تمرین و درک روشن از الگوهای سازمانی می توانند آگاهی بازار خود را افزایش دهند. اگر شما نیز از این سبک معامله برای انجام معاملات خود در بازارهای فارکس یا ارزدیجیتال استفاده می کنید، تجربه خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
سئوالات متداول
چه بازه زمانی برای پیدا کردن اوردر بلاک ها مناسب است ؟
در سبک معامله گری ICT از آنجایی که هدف پیش بینی رفتار معامله گران نهادی است، باید از تایم فریم های بالاتر استفاده کرد. زیرا این سازمان ها از تایم فریم های کوتاه مدت مانند 1 دقیقه ای یا 5 دقیقه ای برای خرید و فروش استفاده نمی کنند. تایم فریم های 1 ساعته، 4 ساعته و روزانه برای شناسایی اوردر بلاک ها می توانند مناسبتر باشد.
آیا سبک معامله گری ICT در ارزهای دیجیتال و بیت کوین هم کارایی دارد ؟
بله از آنجایی که بسیاری از معامله گران سازمانی و پولهای بزرگ وارد بازار ارزهای دیجیتال، بخصوص بیت کوین شده اند، استراتژی های ICT می تواند در این بازار بخوبی مورد استفاده قرار گیرد. افرادی مانند ایلان ماسک و مایکل سیلور یا شرکت هایی مانند مایکرواستراتژی یا ETFهای بیت کوین همگی از بازیگران اصلی بازار ارزهای دیجیتال هستند.
آیا اندیکاتور رایگانی برای سبک معامله گری ICT وجود دارد ؟
بله اندیکاتورهای زیادی در تریدینگ ویو بصورت رایگان برای شناسایی اوردر بلاک ها، شکاف ارزش منصافه و … موجود است. از جمله این اندیکاتورها می توان به این موارد اشاره کرد:
- Order Block Detector از LuxAlgo
- ICT Concept از TradingFinder
چه زمان هایی برای پیدا کردن اوردر بلاک ها بهتر است ؟
همانطور که می دانیم معامله گران نهادی در روزهای دوشنبه تا جمعه و در سشن های اصلی بازار مانند سشن توکیو، لندن و نیویورک فعالیت می کنند. بنابراین بهترین زمان برای پیدا کردن اوردر بلاک ها در این زمان ها و روزها می باشد. برای دسترسی به سشن های زنده بازار فارکس می توانید از این لینک استفاده کنید.