برای خیلی از افرادی که تصمیم میگیرند تجارت خودشان را شروع کنند یک سدِ همیشگی وجود دارد و آن : وجودِ ریسک است.
در بیشتر صنایع همیشه قانون ریسک/پاداش وجود دارد. این قانون به طور ویژه ای در بحث کارآفرینی نیز صدق میکند. بسیاری از ما تنها برای این دربارۀ شروع یک تجارت شخصی فکر میکنیم که میخواهیم از تعهد زمانی خلاص شویم و یا اینکه کاری که دوست نداریم را رها کنیم. اکثراً گاهی حتی برای رسیدن به این اهداف هیچگونه ریسکی هم نمیپذیریم. درست است در کارآفرینی چیزهای زیادی وجود دارد که شما را از دستِ کار ساعت 9 تا 5 نجات میدهد و حتی احتمال پاداش های بزرگتری نیز وجود دارد.
وقتیکه موضوع در مورد کارآفرینی است نباید تصور کنیم که ریسک آن همانند نشستن پشت میز از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر است. مسئولیتهای بیشماری بر عهدۀ شما خواهد بود. اگر چه آزادی و قدرت و احتمال دریافت پاداشِ بیشتری نیز وجود دارد.
بعنوان یک کارآفرین شما هیجان زیادی از آزادی موجود خواهید داشت. نه تنها آزادی اینکه تصمیمات خود را اجرایی میکنید یا کارهایی که دوست دارید انجام میدهید بلکه شما آزاد هستید که زمان کاری و نوع و استراتژی کار خود را نیز انتخاب کنید. چنانچه این نوع کار را با کار کردن در اداره ای که ساعت کار مشخص و حقوق مشخص و یک سیستم غیر منعطف دارد مقایسه می کنید، درمیابید که آزادی یکی از بزرگترین پاداش ها برای صاحبِ یک تجارت بودن است.
همچنین کارآفرینان رضایت شغلی بسیار بالاتری را نسبت به افرادی که در سازمانهای سنتی کار میکنند تجربه میکنند. مقدار پولی که یک کارآفرین برای خود میسازد رابطۀ کاملاً مستقیمی با میزان کار و فعالیتی که او در کارش انجام میدهد دارد. هر ریالی که آنها به دست می آورند نتیجۀ سخت تلاش کردن آنهاست. این نتیجه و احساس اصلاً شباهتی به احساسی که شما از دریافت حقوق و یا ارتقاء شغلی دارید ندارد.
بعنوان یک کارآفرین شما از داشتن یک رئیس نیز آزاد هستید. یعنی نیازی به هیچ گزارشی به سرپرست یا رئیستان وجود ندارد، دیگر لازم نیست که به خاطر اینکه به نظر شما اهمیت داده نمیشود دچار ناراحتی و پریشانی شوید. بعنوان یک کارآفرین شما رئیس هستید. رئیس بودن نه تنها به این معنی که شما محدود به خواسته های سرپرستتان نیستید بلکه دیگر محدود به یک محل خاصی هم نیستید. میتوانید هرجا که هستید و در هر زمانی که میخواهید کار کنید چه بر روی مبل خانۀ تان و چه در یک کافی شاپ.
البته هنوز همان ریسکی که اول گفته شد وجود دارد. همیشه ریسک اینکه پولتان را به خاطر عملکردهایتان از دست بدهید وجود دارد. چنانچه به اندازۀ کافی سخت کار نکنید این ریسک بسیار بیشتر نیز خواهد شد. شما نمیتوانید که یک ساعت و یا یک روز ضعیف کار کنید و همانند کار در یک کمپانی سنتی هنوز درآمد هم داشته باشید. هیچ حق بیمه یا سنوات و یا… برای شما وجود ندارد و اگر این چیزها را میخواهید باید آنها را برای خود تهیه کنید.
یک تجارت آفرین بودن با احتمالِ شکست زیادی همراه است و بسیاری از افرادی که تلاش برای شروع یک تجارت مکینند شکست میخورند. برای اینکه شانسی برای موفقیت داشته باشید میبایست جنگنده باشید و خیلی چیزها از قبیل زندگی شخصی را قربانی کنید. برای خیلی از افراد قیمتِ کارآفرینی به اندازۀ از دست دادن زندگی شخصی برای احیا کردن تجارتشان میباشد.
دفعۀ دیگر که در بین ماندن در کار سنتی خود و کارآفرینی مردد بودید، به خاطر بیاورید که ترسیدن از ریسک کردن یک چیز طبیعی است، ولی همیشه پاداش بزرگی برای کسانیکه این سفر را شروع میکنند وجود دارد.
