تفاوت میانگین صنعتی داوجونز و میانگین داوجونز کامپوزیت
یکی از تشابهاتی که برای معامله گران ممکن است رخ دهد، اشتباه بین میانگین صنعتی داوجونز و میانگین داوجونز کامپوزیت است. بنابراین در این مقاله قصد داریم تا تفاوت میان میانگین صنعتی داو جونز که با نماد DJIA نمایش داده می شود و میانگین داوجونز کامپوزیت که با نماد DJCA نشان داده می شود را به صورت کامل توضیح دهیم.
در دنیای مالی، شاخصهای بورس نقشی محوری در ردیابی و ارزیابی عملکرد صنایع مختلف و کل اقتصاد دارند. دو شاخص برجسته بازارهای مالی، میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) و میانگین داوجونز کامپوریت (DJCA)، اغلب به اخبار روزانه اقتصادی و بحث های مالی راه پیدا می کنند. با این حال، بسیاری از معامله گران و علاقه مندان ممکن است به طور کامل تفاوت های ظریفی که این دو شاخص را متمایز می کند، درک نکنند. در این مقاله، ویژگی ها و اهمیت تاریخی DJIA و DJCA را بررسی میکنیم و تفاوتهای کلیدی را که معامله گران و علاقمندان باید درک کند را روشن میکنیم.
اهمیت تاریخی
میانگین صنعتی داوجونز که اغلب به آن داو می گویند، پیشینه غنی ای در دنیای مالی دارد. این شاخص در سال 1896 توسط چارلز داو و ادوارد جونز، بنیانگذاران داو جونز ایجاد شد. هدف اولیه DJIA ارائه یک ابزار سنجش قابل اعتماد برای عملکرد بازار سهام ایالات متحده و در نتیجه، اقتصاد ایالات متحده بود. در سال های اول، DJIA فقط شامل 12 شرکت بود که عمدتاً از بخش های صنعتی و تولیدی بودند. این شرکت های اولیه شامل نامهایی بود که به نماد اقتصاد آمریکا تبدیل شدهاند، مانند جنرال الکتریک و آمریکن توباکو.
با گذشت زمان، DJIA به 30 شرکت گسترش یافته است، رقمی که از سال 1928 تا به امروز ثابت مانده است. این شاخص برای بازتاب واقعی تغییرات در اقتصاد ایالات متحده دستخوش تغییرات متعددی در شرکت های لیست شده در خود شده است. قابل توجه است که میانگین صنعتی داوجونز، شرکت هایی را که شهرت و اعتبار خود را از دست داده اند را حذف کرد و آنهایی را که به رهبران صنعتی امریکا ارتقا یافته اند را اضافه کرده است. این تغییرات DJIA را قادر ساخته تا با پویایی بازارها سازگار شود و در عین حال اهمیت تاریخی خود را حفظ کند.
در مقابل، میانگین ترکیبی داوجونز یا همان داوجونز کامپوزیت اعتبار تاریخی DJIA را ندارد. در واقع داوجونز کامپوزیت در نیمه دوم قرن بیستم برای ارائه دید جامع تری از بازار سهام معرفی شد. بر خلاف DJIA، که تغییرات کمی در ترکیب خود دیده است، DJCA در طول سال ها به طور قابل توجهی تکامل یافته است. این شاخص نه تنها اجزای DJIA بلکه اجزای میانگین حمل و نقل داوجونز و Dow Jones Utility Average را نیز با هم ترکیب می کند.
میانگین حمل و نقل داوجونز در سال 1884 تأسیس شد و در ابتدا شامل 9 شرکت مرتبط با حمل و نقل بود. این به عنوان معیاری برای سلامت بخش حمل و نقل، یکی از اجزای حیاتی اقتصاد ایالات متحده در نظر گرفته شد. Dow Jones Utility Average که در سال 1929 معرفی شد، برای ردیابی عملکرد شرکت های خدماتی طراحی شد. هر دوی این میانگین ها در DJCA جمع شده اند و یک شاخص گسترده تر و متنوع تر ایجاد می کنند.
باوجود اینکه DJCA فاقد اعتبار تاریخی DJIA است اما با ارائه دیدگاهی جامع از پویایی بازار سهام ایالات متحده، کمک ارزشمندی به تحلیل مالی بازارهای مدرن می کند. شاخص میانگین داوجونز کامپوزیت به اندازه میانگین صنعتی داوجونز قدمت و ثبات ندارد اما برای انطباق با ماهیت در حال تحول اقتصاد ایالات متحده طراحی شده است.
تنوع
میانگین صنعتی داوجونز، علیرغم اهمیت و شهرت تاریخی اش، اغلب به دلیل تنوع محدودش مورد انتقاد قرار می گیرد. این انتقاد از این واقعیت ناشی می شود که DJIA تنها از 30 سهام بلوچیپ تشکیل شده است که عمدتاً در بخش های صنعتی و تولیدی متمرکز هستند. این سهام نشان دهنده برخی از بزرگترین و معتبرترین شرکت ها در ایالات متحده است. در حالی که این شرکتها ثبات و رهبری را در صنایع مربوطه خود نشان دادهاند، تمرکز این شاخص بر چند بخش منتخب میتواند تنوع آن را کاهش دهد.
فقدان تنوع در DJIA به این معنی است که ممکن است به طور کامل طیف فعالیتها و بخشهای اقتصادی در اقتصاد ایالات متحده را نشان ندهد. در نتیجه، ممکن است نسبت به نوسانات عملکرد صنایع خاص حساستر باشد که میتواند به طور قابل توجهی بر شاخص کل تأثیر بگذارد. برای مثال، اگر بخشهای صنعتی و تولیدی ضعیف عمل کنند، DJIA ممکن است کاهش شدیدتری را تجربه کند.
از سوی دیگر، میانگین ترکیبی داوجونز به برخی از نگرانیهای مربوط به تنوع مرتبط با DJIA پاسخ می دهد. DJCA برای ارائه رویکردی گسترده تر و متعادل تر از بازار سهام ایالات متحده طراحی شده است. این شاخص نه تنها شامل 30 سهام DJIA می شود، بلکه سهام اضافی از میانگین حمل و نقل داوجونز و میانگین utility داو جونز را نیز در بر می گیرد.
این دامنه گسترش یافته منجر به یک شاخص متنوعتر شده است، زیرا شامل شرکتهایی از بخشهای مختلف مانند حملونقل، آب و برق، و تولید میشود. گنجاندن بخشهای حملونقل و خدمات شهری اهمیت ویژهای در این شاخص دارد، زیرا بخشهای مختلف اقتصاد را با ویژگیهای متمایز نشان میدهند.
سرمایه گذاری و معیار تصمیم گیری
میانگین صنعتی داوجونز، اغلب توسط سرمایه گذاران، متخصصان مالی و رسانه ها به عنوان معیاری برای عملکرد بازار سهام ایالات متحده استفاده می شود. اغلب در گزارش های خبری به آن اشاره می شود و بسیاری از محصولات مالی مانند صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) و صندوق های سرمایه گذاری مشترک برای ردیابی یا تقلید از عملکرد آن طراحی شده اند.
در حالی که DJCA ممکن است سطح شناسایی مشابه DJIA را نداشته باشد، اما همچنان توسط سرمایه گذاران و موسسات مالی به عنوان یک معیار گسترده تر برای ارزیابی سلامت کلی بازار استفاده می شود. سرمایه گذارانی که به دنبال دید جامع تری از بازار سهام هستند، ممکن است به DJCA در کنار سایر شاخص های اصلی مانند S&P 500 یا NASDAQ Composite اشاره کنند.
پوشش بازار
میانگین صنعتی داوجونز به دلیل تمرکز تاریخی خود بر بخش های صنعتی و تولیدی شناخته شده است. نام آن “میانگین صنعتی” نشان دهنده این تمرکز است. به نقل از ویکی پدیا، هنگامی که این شاخص در سال 1896 ایجاد شد، اقتصاد ایالات متحده به شدت تحت سلطه صنایعی مانند فولاد، راه آهن و ماشینآلات بود، به همین دلیل است که اجزای اولیه DJIA عمدتاً شرکتهای صنعتی بودند. در طول سالها، این شاخص به گونهای تکامل یافته است که بخشهای دیگر را نیز در بر میگیرد، اما همچنان به سمت شرکتهای با سرمایهی بسیار زیاد که پیشرو در صنایع مربوطه به حساب میآیند، متمایل است.
پوشش بخش DJIA در درجه اول شامل شرکت هایی در زمینه هایی مانند فناوری، مراقبت های بهداشتی، کالاهای مصرفی، و امور مالی و سایر موارد می شود. در حالی که درجهای از تنوع را در این بخشها ارائه میکند اما همچنان تاکید بیشتری بر بخشهای صنعتی و تولیدی سنتی دارد.
این تمرکز روی شرکتهای با سابقه و پیشرو در صنعت، هم مزایا و هم معایبی دارد. از یک سو، معیاری از ثبات را ارائه میکند و نسبت به شاخصهایی که پوشش بخشهای متنوعتری دارند، نوسان کمتری دارد. از سوی دیگر، می تواند کمتر به رشد سریع و نوآوری که در بخش های نوظهور اقتصاد، مانند فناوری و بیوتکنولوژی مشاهده می شود، پاسخ دهد.
میانگین داوجونز کامپوزیت رویکرد متفاوتی برای پوشش بخشهای بازار دارد. این شاخص به گونه ای طراحی شده است تا دید جامع تری از بازار سهام ایالات متحده را با در بر گرفتن اجزای سه میانگین مختلف داوجونز ارائه دهد.
این رویکرد منجر به پوشش بخش وسیع تری از بازار می شود. برای مثال میانگین حمل و نقل داوجونز بر شرکت های مرتبط با حمل و نقل مانند خطوط هوایی، کشتیرانی و تدارکات متمرکز است. Dow Jones Utility Average بر شرکت های خدمات شهری متمرکز است که خدمات ضروری مانند برق و آب را ارائه می دهند. با گنجاندن این اجزای اضافی، DJCA نمایش متعادل تری از بازار، از جمله بخش هایی که ممکن است به شدت در DJIA وجود نداشته باشند، ارائه می دهد.
این پوشش بخش متنوع دارای مزایایی از نظر مدیریت ریسک و جذب طیف وسیع تری از فعالیت های اقتصادی است. همچنین میتواند شرایط اقتصادی و تغییرات در رفتار مصرفکننده را بهتر منعکس کند و آن را به معیاری جامعتر برای بازار سهام ایالات متحده تبدیل کند.
رقابت با دیگر شاخص ها
حالا که تفاوت میانگین صنعتی داوجونز و میانگین داوجونز کامپوزیت را درک کردیم به سراغ شاخص های رقیب داوجونز می رویم تا شناخت بهتری را در این زمینه پیدا کنیم.
شاخص S&P 500 (Standard & Poor’s 500)
S&P 500 یکی از مهم تریم و شناختهشدهترین شاخصهای بازار سهام در ایالات متحده است. این شرکت 500 مورد از بزرگترین شرکت های سهامی عام در کشور را نمایندگی می کند که طیف وسیع تری از بخش ها را نسبت به DJIA در بر می گیرد. S&P 500 یک شاخص وزنی بر اساس ارزش بازار است و به دلیل دامنه گسترده تر، اغلب معیاری برای کل بازار سهام ایالات متحده در نظر گرفته می شود.
شاخص نزدک کامپوزیت
شاخص نزدک کامپوزیت به دلیل تمرکز بر فناوری و سهام رشد شناخته شده است. این شاخص شامل تمام شرکت های فهرست شده در بورس اوراق بهادار NASDAQ است و دید جامعی از عملکرد شرکت های مرتبط با فناوری و رشد محور ارائه می دهد. با توجه به تأثیر قابل توجه بخش فناوری بر بازارهای مدرن، NASDAQ Composite نقش حیاتی در ارزیابی روندهای مرتبط با فناوری و سلامت اقتصادی دارد.
شاخص نزدک 100
شاخص نزدک 100 یک شاخص برجسته و شناخته شده بازار سهام است که ارتباط نزدیکی با بورس اوراق بهادار NASDAQ دارد. این شرکت متشکل از 100 شرکت بزرگ غیر مالی فهرست شده در NASDAQ است که آن را به یک معیار کلیدی برای بخش فناوری و سایر صنایع غیر مالی تبدیل می کند. NASDAQ-100 اغلب به عنوان نمایشی از عملکرد سهام در حال رشد با ارزش بالا شناخته می شود.
شاخص راسل 2000
شاخص راسل 2000 یک شاخص بازار سهام با سرمایه کم است که عملکرد 2000 شرکت با سرمایه کم در ایالات متحده را دنبال می کند. برای ارزیابی روندها و سلامت شرکتهای کوچکتر، که تمایل به حساسیت بیشتری نسبت به شرایط اقتصادی دارند و میتوانند بینشهایی در جهت بازار گستردهتر ارائه دهند، ارزشمند است.
میانگین حمل و نقل داوجونز (DJT)
در حالی که میانگین حمل و نقل داوجونز یکی از اجزای DJCA است، می توان آن را به عنوان یک شاخص مستقل نیز در نظر گرفت. DJT بر بخش حمل و نقل متمرکز است و شرکت های درگیر در خطوط هوایی، راه آهن، حمل و نقل و سایر صنایع مرتبط با حمل و نقل را در بر می گیرد. اغلب به عنوان یک شاخص اقتصادی پیشرو برای سنجش سلامت بخش حمل و نقل، که جزء لاینفک فعالیت اقتصادی است، استفاده می شود.
شاخص کل بازار Wilshire 5000
شاخص Wilshire 5000 با در نظر گرفتن بیش از 3500 شرکت سهامی عام، با هدف تسخیر کل بازار سهام ایالات متحده تشکیل شده است. این شاخص یکی از جامع ترین معیارهای بازار سهام ایالات متحده است و نسبت به بسیاری از شاخص های دیگر، دید جامع تری از عملکرد بازار ارائه می دهد.
دیگر شاخص های جهانی
برای سرمایه گذارانی که علاقه مند به قرار گرفتن در معرض بازارهای بین المللی هستند، شاخص های جهانی مانند FTSE 100 (بریتانیا)، Nikkei 225 (ژاپن) و DAX (آلمان) بینشی از عملکرد بازارهای سهام در کشورها و مناطق مختلف ارائه می دهند. این شاخص ها به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که پرتفوی خود را متنوع کنند و در معرض روندهای اقتصادی جهانی قرار بگیرند.
مرتبط: بزرگترین بازارهای بورس جهانی در سال 2023
نتیجه گیری
در چشمانداز پیچیده شاخصهای بازار سهام، هر کدام از شاخص های میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) و میانگین داوجونز کامپوزیت (DJCA) نقشهای متمایزی را ایفا میکنند و هر کدام مجموعهای از ویژگیها، روششناسی و اهمیت تاریخی خاص خود را دارند. DJIA، که در سال 1896 تأسیس شد، دارای تاریخ غنی است، که نمادی از قدرت اقتصاد ایالات متحده است. ترکیب آن از 30 شرکت بلو چیپ است و از نظر تنوع محدود است اما بینشی را در مورد عملکرد غول های بازار در بخش های مختلف ارائه می دهد.
در مقابل، DJCA که اخیراً متولد شده است، قصد دارد با گستره ای فراتر از محدوده DJIA، دید جامع تری از بازار سهام ایالات متحده ارائه دهد. این شاخص شامل اجزایی از میانگین حمل و نقل داوجونز و میانگین سودمندی داوجونز است، که پوشش بخش متنوعی را معرفی می کند که نه تنها شرکت های تولیدی و صنعتی، بلکه بخش های حمل و نقل و تاسیسات را نیز شامل می شود. این سازگاری DJCA را به معیاری پاسخگوتر و جامع تر تبدیل می کند که منعکس کننده ماهیت همیشه در حال تغییر چشم انداز اقتصادی ایالات متحده است.
با این حال، انتخاب های معامله گران و سرمایه گذاران فراتر از این دو شاخص است. S&P 500، NASDAQ Composite، Russell 2000، و بسیاری دیگر از شاخص های جهانی، گزینه های زیادی را برای ارزیابی عملکرد بازار و هدف قرار دادن بخش های خاص در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهند. هر شاخص دارای نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد خود است که آنها را به ابزارهای ضروری برای سرمایه گذارانی با اهداف و ریسک پذیری های متفاوت تبدیل می کند.
در خاتمه، میانگین صنعتی داوجونز و میانگین داوجونز کامپوزیت، همراه با جایگزینهایشان، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا دید جامعتری از روند بازار به دست آورند، ریسکها را مدیریت کنند و در نهایت سبدهای متنوعی بسازند که اهداف مالی منحصربهفرد آنها را منعکس کند. در دنیای پویایی بازارهای مالی، این شاخصها ابزارهای ارزشمندی برای درک بازار و موقعیتیابی سرمایهگذاریها برای آینده باقی میمانند.