3 دلیلی که نمیتوانید از تمام توانتان برای یادگیری استفاده کنید
بهبودِ فردی را میتوان یک صنعت با رشدی بسیار سریع دانست. امروزه همه به دنبال یک فرمول سِرّی برای به سرعت بهتر شدن و تکامل یافتن هستند.
زمانیکه تصمیم به رشد و بهبود فردی خود را میگیرید باید این حقیقت را در نظر داشته باشید که رشد و تکامل در اثرگذاری آنچیزی است که مطالعه میکنید، نه در محتوای آن.
زمانیکه میخواهید این کار را شروع کنید ممکن است در دام برخی اشتباهات بیفتید که در اینجا به سه نمونه از آنها اشاره میکنیم.
1. محتوا بیش از حد، عمل ناکافی
همۀ ما افراد بسیار را میشناسیم که کلی کتاب میخرند ولی هیچ کدام از آنها را نمی خوانند. شاید خود ما هم یکی از اینگونه افراد باشیم. امّا این کار را نکنید. شما باید به جا تمرکز بر تعداد کتابهایی که در کتابخانۀ تان دارید تمرکز بر روی کتابهایی که خوانده اید کنید.
از طرف دیگر نیز افرادی وجود دارند که کتابهای بسیاری میخوانند ولی هیچ کدام از آموخته های خود را در دنیای واقعی به کار نمی گیرند. اگر شما یک برنامه نویس کامپیوتر هستید هرگز کتابی دربارۀ ساختن یک خودرو از صفر تا صد را نخرید (البته مگر اینکه واقعاً قصد انجام چنین کاری را دشته باشید). میلیاردها مطلب در این دنیا وجود دارند که شما میتوانید آنها را یاد بگیرید و یا دربارۀ آنها بخوانید ولی برای بهبود فردی باید تنها آنچیزهایی را یاد بگیرید که در عمل از آنها استفاده میکنید.
برای حل این مشکل، تنها کتابهایی را بخوانید که در حال حاضر کمکی به زندگیتان میکنند. برای مثال اگر سرپرست تیم طراحی یک شرکت هستید، سعی کنید که تا میتوانید در این باره مطلب بخوانید و از اطرافیانتان چیزهای مختلفی یاد بگیرید و اگر در شغل بعدیتان مدیر کنترل کیفیت یک کارخانه شدید کتابهایی دربارۀ کنترل کیفیت بخوانید و بعنوان یک مدیر عامل کمپانی میتوانید مقالات و کتابهایی مربوط به مدیریت و رهبری یک تیم را بخوانید.
مطالب موجود در کتابها باید به سرعت به کار گرفته شوند در غیر اینصورت به سرعت از خاطرتان میروند و دیگر هرگز از آنها استفاده نخواهید کرد.
2. خود را بیش از حد تحت آموزشهای مختلف قرار دادن
ما برای این ساخته نشدیم که همۀ کارها را در یک زمان انجام دهیم و آنها را تکمیل کنیم. اینکه بخواهید در خیلی چیزها در یک حد متوسطی باشید یقیناً امکان پذیر است. ولی با حد وسط بودن به جایی نخواهید رسید. در عوض برروی یک یا چند مهارت خاص تمرکز کنید و در آن به درجۀ استادی برسید. حد اقل برای مدت 66 روز به آن کار بچسبید. این مدت برای بدنتان کافی است که آن را به عنوان یک عادت بپذیرد. زمانی که این عادت بوجود بیاید میتوانید به سراغ یک مهارت دیگر بروید.
مرتبط : رابرت هرجاوک : دنیا برای حد وسط هیچ جایزه ای ندارد
3. خود را راضی دیدن
یک استراتژی بسیار عالی این است که برای آن مهارتی که میخواهید فرا بگیرید یک مربی پیدا کنید تا او شما را آموزش دهد. زمانیکه به حدی رسیدید که از خود راضی بودید به دنبال یک استاد یا معلم دیگر بگردید تا به شما چیز دیگری یاد بدهد. متأسفانه این دقیقاً جایی است که اغلب افراد شکست میخورند.
آنها گاهی احساس میکنند که به مربی خود بدهکار هستند و باید با او بمانند و حرکت نکنند. با خود میگویند “این مربی خیلی از خود گذشتگی کرده است و حالا صحیح نیست که او را رها کنم و به دنبال مربی جدیدی بروم” این کار را نکنید، زیرا این روند باعث راکد شدن شما میشود. این را فراموش نکنید که همیشه بهترین مربی ها دوست دارند که شما بهتر از آنها بشوید زیرا آنها از موفقیت شما احساس غرور میکنند.