یکی از نقاط ضعف در معاملات این است که شما تعصبی واضح به یک جفت ارز دارید، اما چگونه ریسک را به درستی مدیریت می کنید؟
به عنوان مثال، یک بانک مرکزی در چرخه افزایش نرخ و دیگری در چرخه کاهش نرخ بهره قرار دارد. در این مورد، جهت میان مدت این جفت به راحتی قابل پیش بینی است. با این حال، این بدان معنا نیست که حرکتهای کوتاهمدتی در این جفت وجود نخواهد داشت که خلاف جهت میانمدت اصلی باشد.
پس چگونه این را مدیریت می کنید؟
همیشه از ریسک خود آگاه باشید و از سطوح تکنیکال کلیدی برای تعیین آن ریسک استفاده کنید. همیشه میتوانید با قیمتهای بهتر دوباره وارد شوید. اگر نقاط ورودی و خروجی معتبری نداشته باشید، روانشناسی معاملاتی شما تأثیر می گذارد و توانایی شما در تصمیم گیری معاملاتی را مختل می کند.
معامله بر اساس تحلیل فاندامنتال یک فلسفه عالی برای معامله در بازارها است، اما همیشه مطمئن شوید که ریسک از ابتدای معامله شناخته شده و مدیریت می شود.